طعم و خوردن گوشت انسان در رستوران چین و تایلند چه طعم و مزه ای دارد و شیرین است در سایت علم سرا
همانطور که می دانید خوردنیهای تابو به غذاها و نوشیدنیهایی گفته میشود که برخی مردم به دلایل مذهبی، فرهنگی و بهداشتی از مصرف آنها خودداری میکنند. در بسیاری موارد این محدودیت شامل گوشت جانورانی خاص شامل پستانداران، جوندگان، خزندگان، دوزیستان، ماهیان استخواندار، و سختپوستان میشود. در برخی موارد این تابو فقط شامل قسمتی از بدن یا فضولات جانور میشود و در حالی که در موارد دیگر گیاهان، قارچها و حشرات را شامل می شود. غذاهای تابو در مواردی بر اساس قواعدی مدون شناخته میشوند و در موارد دیگر بستگی به ترکیب چند خوردنی با هم یا نحوه ذبح حیوان دارد. ریشه این احکام شرعی متفاوت است و در برخی موارد به دلیل سلامتی یا دلایل دیگر این دستورها صادر و در موارد دیگر به دلایل نمادین این ممنوعیت برقرار شده است. برخی خوردنیها هم ممکن است در برخی مراسم خاص (مانند حج) یا در مراحل خاصی از زندگی (مثل زمان حاملگی) یا برای قشرهای خاصی از مردم (مانند روحانیان) ممنوع شده باشند. در این مطلب از سایت جسارت در مورد طعم و خوردن گوشت انسان در رستوران چین و تایلند چه طعم و مزه ای دارد و شیرین است صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
تاکنون مزههای متفاوت و متناقضی برای گوشت انسانها پیشنهاد شده است اما در این میان بسیاری بر این باورند که همانند سایر گوشتها، طعم آن به نوع پخت و تازگی آن بستگی دارد. بر خلاف باور عموم که تصور میکنند گوشت انسانها بد طعم و بد بو است، برخی شواهد نشان میدهد که گوشت انسانها زنده بسیار خوش طعم و خوش مزه است. در همین آزمایش بعد از جداسازی قسمتی از گوشت ران پای این مرد و قرار دادن آن در لولههای آزمایش و سازگار ساختن دمای محیط با آن، قسمتی از آن را به خود فرد دادند تا امتحان کند. در ابتدا، فرد با این تصور که گوشت بدبو است آن را استنشاق کرد، اما بر خلاف تصور و باورش، او گوشت را بسیار خوش بو یافت. پس از این آزمایش، او همبرگر گوشت انسانها را امتحان کرد و مزه آن را فوق العاده اعلام کرد. با آنکه عرضه، مصرف و خوردن گوشت انسانها غیر قانونی است اما همجنان افرادی سودجو به طور غیر قانونی این کار را انجام میدهند. آشپزی در لندن در نمایشگاهی سانویچهایی را به طور رایگان عرضه کرد که در آن از گوشت انسانها استفاده شده بود و افرادی که آن را خوردند از این موضوع بیخبر بودند و مزه آن را شبیه گوشت خوک اما تلختر از آن اعلام کردند. بیشتر آنها اتفاق نظر داشتند که این گوشت به راحتی در دهان آب میشود و بسیار نرم است. نتایج آزمایشهایی که انجام شده است همگی بر این موضوع اتفاق نظر دارند که گوشت خام انسان شبیه به گوشت خوک و کمی نزدیک به گوشت گوساله است و مزهای تقریبا مشابه با آن دارد اما رنگ آن قرمز روشن مایل به صورتی است و بعد از پخت به رنگ کرم تبدیل میشود.
در میان تمام گوشتهایی که خوردنشان تابو است، گوشت انسانها دارای شدیدترین حرمت است. در دوران معاصر مواردی از خوردن گوشت انسانها به دلایلی چون نقصان عقل، کینهتوزی، گرسنگی شدید وجود داشتهاست ولی این کار امروزه در هیچکجا یک سنت معمول نیست، اما این کار زمانی در همه جای دنیا متداول بودهاست.[چه زمانی؟] خوردن گوشت انسانها در هندوئیسم ممنوع است
بسیاری افراد تصور میکنند که گوشت انسانها بسیار بد بو و بد مزه است اما این باور میتواند در مورد گوشت انسانها مرده صدق کند اما گوشت انسانها زنده بد بو و بد مزه نیست. طی آزمایشهایی که بر روی گوشت انسانهای زنده و مرده درآزمایشگاه انجام شد نشان داده شد که اجزای سازنده گوشت انسان مانند گوشت دام و طیور بو و مزهای مناسبی دارد. میتوان گفت مانند سایر گوشتها، طعم گوشت انسان به تازه بودن آن بستگی دارد و گوشت تازه آن خوش طعمتر از گوشت ماندهو فاسد آن است. در واقع، گوشت انسان مرده همانند گوشت سایر حیوانات اگر مدت زمان زیادی در شرایط محیطی و گرمایی نامناسبی نگه داشته شود فاسد میشود و بو و طعم بسیار بدی به خود میگیرد که این حقیقت میتواند راجع به گوشت حیوانات و پرندگان نیز صادق باشد.
مسیحیان کاتولیک و ارتودوکس تصوری از داخل شدن به آدمخواری ندارند زمانی که معتقدند در مراسم عشای ربانی نان و شراب قبل از خوردن تبدیل به بدن و خون مسیح میشود، چرا که در ظاهر آنها همان نان و شراب باقی میمانند. کاتولیکها این امر را تبدیل و تحول میخوانند. ارتودوکسها هم به انجام آن عقیده دارند ولی در مورد نحوه انجام آن اظهار نظری نمیکنند. پروتستانها به چنین تبدیلی اساساً عقیده ندارند. کتاب تورات عهد عتیق به بنیاسرائیل هشدار میدهد که اگر فرمان خداوند را اطاعت نکنند دچار چنان گرسنگیای خواهند شد که حتی فرزندان خود را ممکن است بخورند. اسلام همنوعخواری را ممنوع کرده و برای نشان دادن زشتی گناهانی چون غیبت و نژادپرستی، آنها را با آدمخواری همانند دانستهاست.
شاید برایتان شوکهکننده باشد همانگونه که کشتن و خوردن گوسفند، گاو، گوساله و مرغ و خوردن آن نیز متداول است، برخی افرادی که از نظر روانی یا عقلی دچار مشکلات و اختلالاتی هستند، مشتاق و خواهان مصرف گوشت انسان هستند. بسیاری افراد بر این باور هستند که گوشت انسان تفاوتهای بسیاری با گوشت حیوانات دیگر دارد اما نتایج این آزمایشها نشان داد که گوشت انسان شباهتهای فراوانی با گوشت حیوانات دارد به صورتی که مزه آن تقریبا شبیه گوشت گوسفند، گوساله و خوک است و حتی تردتر از آنها است.
در گذشته، برخی قبایل ساکن پاپوآ گینهنو در مورد خوردن گوشت مردگان مورد مطالعه قرار گرفتند چرا که موجب بیماری کورو در آنها شده بود. این بیماری بوسیله پریونها منتقل میشود. در کتاب زندگی در چین، در شب حمله قوم مغول ۱۲۵۰–۱۲۷۶ به رستورانهایی اشاره میشود که در ارائه گوشت انسان تخصص داشتهاند. مطابق متن این یک شرایط موقت و مربوط به قحطی نبودهاست. تعداد اندکی از مردمان بهطور سنتی پس از تولد نوزاد اقدام به خوردن جفت میکنند، اما کسانی که از جفتخواری در انسان حمایت میکنند (عمدتاً در آمریکای مدرن، اروپا، مکزیک، هاوایی، چین و اقیانوسیه) بر این باورند که خوردن جفت از افسردگی پسزایمانی و سایر عوارض بعد از حاملگی جلوگیری میکند.
برخی از بومیان آفریقای غربی آدمخوار هستند و مراسم آدمخواری دارند و از گوشت انسان تغذیه میکنند. علاوه بر این هند کشوری گسترده و پهناور است که در عقاید متفاوتی نیز در آنجا وجود دارد و برخی از افراد در آنجا به آدمخواری پایبند هستند. از یک آدمخوار فرانسوی که بر اثر کشتن و خوردن گوشت یک مرد جوان تحت پیگرد قانونی قرار گرفته بود و به حبس ابد محکوم شده بود، مصاحبهای انجام شد و از او در مورد بو و مزه گوشت بدن انسان سوالهایی پرسیده شد. او در این باره گفت که مزه گوشت انسان شبیه گوشت خوک است اما کمی تلختر و تردتر از آن است. در مصاحبهای که با برخی آدمخورها راجع به طعم گوشت انسان انجام شد نشان داد که آنها گوشت قسمت بالاتنه انسان را خوش مزهتر میدانند. برخی از آنها که علاوه بر گوشت دام و طیور از گوشت انسان نیز تغذیه میکردند طعم آن را مانند سوشی و ماهی پخته شبیهسازی کردند که بسیار نرم است. در واقع، آدمخورها بر این باور هستند که همان گونه که گوشت گوسفند، گوساله و گاو قابل خوردن است، گوشت انسان نیز مانند آنها خوراکی است که در واقع این باور کاملا اشتباه و مخالف با عقل، شرع و قانون است.
کوتیپی یکی از غذاهای هندی-انگلیسیهاست که در آن جنین جانور، بره تودلی، طبخ میگردد. همچنین بلوت نام غذایی در جنوب شرق آسیاست که در آن تخم حاوی جوجه آبپز میشود. جوجه پس از ۲۱ روز از تخم خارج میشوند و برای تهیه این غذا تخم ۱۷ روزه مناسب است. البته در عربستان سعودی جنین شتر غذایی پر طرفدار است. گرانترین غذای چین با ۳۰۰۰دلار هم سوپ جنین است
آدمخواری یا کانیبالیسم (به انگلیسی: Cannibalism) عادت یا رسمِ خوردنِ گوشتِ انسان به وسیلهٔ انسانی دیگر است. باستانشناسان نشانههایی از این عادت یا رسم را در جامعههای ابتدایی یافتهاند.
خوردن گوشت انسان در بسیاری از کشورها و نقاط جهان از جمله خوردنیهای تابو محسوب میشود و بیشتر افراد به دلایل مذهبی، فرهنگی، اجتماعی،پزشکی و بهداشتی از آن دوری میکنند. بسیاری افراد خوردن گوشت انسان و احساس انزجار به آن را شبیه مصرف مغز گوساله، جگر ماهی یا چشم گوسفند شبیهسازی میکنند. با آنکه مصرف گوشت انسان زنده از نظر شرعی و قانونی منع شده است و مصرف آن همراه با پیگرد قانونی است، همچنان آدمخوارها به منظور لذت و برخی افراد به منظور افزایش آگاهی و پاسخ به حس کنجکاوی خود آن را امتحان میکنند. برخی از قصابیها و رستورانها به طور غیر قانونی این گوشت را عرضه میکنند که اقدامی نادرست است. اما واقعا گوشت انسان چه مزهای دارد؟ چه رنگی است؟ چه بویی دارد؟ با گوشت دام و طیور چه تفاوتهایی دارد؟ چرا آدمخورها از خوردن گوشت انسان لذت میبرند؟ سوالهایی از این دست ذهن بسیاری از افراد را درگیر کرده است و پاسخ به آنها میتواند بسیار جالب و قابل تامل باشد.
بررسیهای مردمشناسان نشان میدهد که آدمخواری انگیزههای گوناگون داشتهاست که مهمترین آنها عبارت است از: خوردن گوشت انسان به عنوان یک ماده غذایی بعضی از قبیلههای سیاهپوست گینه، در آفریقا، گوشت انسان میخوردند و برای تهیه آن به قبیلههای دیگر حمله میکردند و اسیر میگرفتند. اسیران را، مانند گاو و گوسفند، میچراندند تا پروار شوند. اسکیموها نیز هنگام دست نیافتن به هیچ گونه ماده غذایی گوشت انسان میخوردند. خوردن گوشت انسان برای نشان دادن مِهر یا کینه بعضی از قومهای آدمخوار برای بزرگداشت خویشان و بزرگان قوم و قبیله خود، و دست یافتن به روح و نیرو و صفتهای خوب آنها، گوشت آنها را، پس از مرگ، میخوردند. ماساژتها، که در حدود ۴۰۰ پیش از میلاد، در کناره شمال شرقی دریای خزر میزیستند، برای بزرگداشت خویشاوندان سالمند خود، آنها را قربانی میکردند و گوشتشان را میخوردند. بعضی از قومهای آدمخوار نیز برای نشان دادن خشم و نفرت و کینه خود گوشت دشمنان خود را میخوردند. خوردن گوشت انسان برای نزدیک شدن به خدایان و الاهگان و بستن پیوند دوستی با آنها مردم شهر حران یکی از شهرهای کهن بینالنهرین، در دوره پیش از اسلام، هر سال کودکی را به خدای نگهبان بتهایشان پیشکش و قربان میکردند. گوشت قربانی را با آرد سفید و زعفران و روغن زیتون و سنبل به صورت قرصهایی به اندازه انجیر در میآوردندو میپختند و به نیایشگران میخوراندند. مردم قبیلهای در هند بیماران و سالمندان قبیله را به نشانه علاقه به الاهه مقدس کالی، همسر کینهورز شیوا، یکی از خدایان هندوها، و خرسند و آرام کردن او میکشتند و گوشت آنها را میخوردند. بومیان استرالیای مرکزی خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را میخوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آنها داده بودند بازپس گیرند. مردم گل باستان (نیاکان فرانسویان) خوردن گوشت قسمتهایی از بدن انسان را برای درمان بعضی از بیماریها سودمند میدانستند. در سالهای پایانی قرن پانزدهم میلادی، کریستف کلمب در جزیرههای آنتیل، میان آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، به قومی به نام کارائیب برخورد که میانشان خوردن گوشت انسان رسم بود. کلمب آنها را کانیبال نامید. این نام در بسیاری از زبانهای اروپایی به معنی آدمخوار به کار رفتهاست. اروپائیان عادت یا رسم همنوعخواری را کانیبالیسم (cannibalism) نامیدهاند. امروزه، به سبب نزدیکی قومها و قبیلهها به یکدیگر و افزایش دانش و بینش آنها و پیشرفت تمدن و فرهنگ، آدمخواری تقریباً از بین رفتهاست.
برای اینکه بفهمید گوشت انسان چه مزهای دارد لازم نیست آدمخوار باشید. به منظور افزایش آگاهی نسبت به بو و مزه گوشت انسان آزمایشی جالی در آزمایشگاه بریت انجام شد. در این آزمایشگاه بر روی مردی بزرگسال که مشتاق بود طعم و بوی گوشت انسان زنده را تجربه کند، آزمایشهایی انجام شد. در این آزمایش قسمتی از گوشت ران پای راست این مرد را به وسیله ابزارهای آزمایشکاهی جدا کردند و روی آن آزمایشهایی انجام دادند و بو و مزه آن را طی آزمایشهایی پیشبینی کردند. بررسی و تجزیه اجزای سازنده گوشت داخلی ران این مرد در آزمایشگاه نشان داد که ماده یا شواهدی دال بر بد بو یا بد مزه بودن گوشت انسان وجود ندارد. در واقع از نظر علمی مزه هر ماده بر اثر ترکیب بو و طعم آن بدست میآید، به این صورت که هنگام خوردن و جویدن هر ماده غذایی بوی آن ماده از طریق هوای ورودی به دهان به سمت مجرای بینی منتقل میشود و پیامهای حسی و چشایی به مغز منتقل میشود که سبب میشود ما مزه و طعم آن ماده را تشخیص دهیم. به همین دلیل افرادی که مدتی حس بویایی خود را از دست میدهند، مزه غذاها را نسبت به گذشته بد میدانند. در واقع حس بویای میتواند به شدت حس چشایی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
تاریخ نگاران به دستهای از خادمان شاهان صفوی اشاره میکنند که مجرمین را زنده زنده میخوردند. همچنین ایشان روشهای دیگری برای مجازات بکار میبردند همچون انداختن مجرمین جلوی سگانی که آدمخوار بودند. همچنین ذکر شده که بسیاری از این مجازات و شکنجهها ریشه در رسوم قبایل چادرنشین ترک آسیای میانهای داشت، که از حامیان شاه اسماعیل صفوی بودند و او را در به قدرت رسیدن یاری کردند. از جمله این رسوم که این حامیان وارد نمودند، زندهخواری دشمنان و استفاده از جمجمه دشمنان به عنوان جام بود. در دوران حکومت صفویان دستهای جلاد خامخوار وجود داشتهاست که به فرمان شاه، مقصرین را زندهزنده میخوردند. گاهی شاهان صفوی آنان را احضار کرده و دستور میدادند تا مجرمان را در جلوی چشمانش بدرند. این دسته از آدم خواران که در دربار شاه عباس نگهداری میشدند چیک (چگیین) نام داشتند. گفته میشود که لشکر چهل نفری آدم خواران شاه عباس همه جا او را همراهی میکردند و قربانیان را میخوردند